وَلِلَّـهِ جُنُود

طوفان که آمد،ناخدا زمزمه کرد: هُوَ الَّذِی... پس تا ساحل ذکرمان همین است؛

وَلِلَّـهِ جُنُود

طوفان که آمد،ناخدا زمزمه کرد: هُوَ الَّذِی... پس تا ساحل ذکرمان همین است؛

مصطفی عیوضی- دانشجوی مهندسی برق دانشگاه تهران/ فعال در بسیج دانشجویی و حوزه رسانه
«تلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلا فَساداً وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»

وقتی که لقمان نگرانم شد...

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ق.ظ
متنی که خواهید خواند در اعتراض به عملکرد بعضی تشکل های دانشجویی است؛

.................................................................................................................................................

در پاسخ به نامه ی جناب لقمان به اینجانب مبنی بر اعلام نگرانی ایشان در رابطه با حوادثی پیش آمده در این " ایام بزرگداشت دانشجو"

آقای لقمان حکیم،سلام علیکم؛

حال ما خوب است و نه هوایمان؛ نامه تان را که سراسر دلواپسی بود، خواندم؛ لکن بر آن شدم برای رفع کدورت پیش آمده و روشن گفتن حقایق، با توجه به دغدغه هاتان، مرقومه زیر را بنویسم:

در نامه نوشته بودید :" چه خبر شده آن پایین؟ این کتک کاری ها و پدر درآوردن ها برای چیست؟ اینها دانشجو هستند؟ " و در پرسش از علت گفته بودید: "دودی که تا اینجا بالا آمدست از کُنده ی فلانیست آیا؟ این رفتار ها را از او خط میگیرند؟!"

اما این ها که اند و ماجرا چه بود:

 متنی که خواهید خواند در اعتراض به عملکرد بعضی تشکل های دانشجویی است؛

.................................................................................................................................................

در پاسخ به نامه ی جناب لقمان به اینجانب مبنی بر اعلام نگرانی ایشان در رابطه با حوادثی پیش آمده در این " ایام بزرگداشت دانشجو"

آقای لقمان حکیم،سلام علیکم؛

حال ما خوب است و نه هوایمان؛ نامه تان را که سراسر دلواپسی بود، خواندم؛ لکن بر آن شدم برای رفع کدورت پیش آمده و روشن گفتن حقایق، با توجه به دغدغه هاتان، مرقومه زیر را بنویسم:

در نامه نوشته بودید :" چه خبر شده آن پایین؟ این کتک کاری ها و پدر درآوردن ها برای چیست؟ اینها دانشجو هستند؟ " و در پرسش از علت گفته بودید: "دودی که تا اینجا بالا آمدست از کُنده ی فلانیست آیا؟ این رفتار ها را از او خط میگیرند؟!"

اما این ها که اند و ماجرا چه بود:

این شهریاران قلدرِ شایعه پراکنِ از اعتدال بی خبر که راست راست راه میروند و هرکه را میخواهند،شاهانه رحم مینمایند! و عادتا اگر منتقدی پیدا شود خوب نقدش! میکنند، اینها همان یک عده آدم های بی ادبند که در مراسم شانزده آذر امسال در "دانشگاه علوم پزشکی اصفهان" ،یک دانشجوی منتقد به سوالات گزینشی مجری از مهمان را،چنان گلو فشردند که به مرز خفگی بردند!(تو گویی در آن هنگام صدایی می آمد: "نمیتوانم نفس بکشم...") و قلچماق هایی اند که در " دانشگاه شیراز"  احساس وظیفه کرده و مبنایی و گاز انبری، به گفته خودشان، حق منتقدشان را کف دستشان گذاشتند.اینها همان هایند که میگویند :"چماق اصلاح گر ما هفده ساله شده..."؛ در همین دانشگاه خودمان(دانشگاه تهران)، عکاس را محترمانه، به زور میگیرند که مبادا اندکی از تبلور مبانی ماکیاولی شان به بیرون درز کند و پس از اصلاح،البته باز هم محترمانه، با اردنگی خبرنگار مذکورِ مضروب را به بیرون سالن هدایت میکنند...

اخیرا وقتی که دیدند کف سالن شیخ انصاری دانشکده حقوق فرش شده،ضمن اینکه خیلی خاکی و خودمانی کفششان را روی سر مهمان در آوردند،دهان به فحاشی  گشودند و به پاس اینکار منافقین آدمکش،ابوعطا خواندند...

همین چند شب پیش و در دیدار با استاندار مشارکتی سیستان و بلوچستان، قلنج دانشجویان منتقد دولت در دانشگاه "سیستان و بلوچستان" را چنان گرفتند که صدای "قرچ" اش تا تهران آمد! و شنیده شده از تک تک آن ها هم عکس گرفتند (احتمالا سلفی) برای ضمیمه! نه ببخشید، احتمالا  با عنوان "همین الان،یهویی با دانشجویان منتقد" برای صفحه فیسبوک آقای استاندار...

اینطور است دیگر...البته برای اینکه یک طرفه حکم نکرده باشم کافیست خیلی ساده در اینترنت سرچ بفرمایید :" اریک گارنر"...عذر میخواهم!،اشتباه شد! سرچ کنید "مراسم شانزده آذر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان،دانشگاه شیراز،دانشگاه تهران+ همایش حسین شریعتمداری در دانشگاه تهران و ..."  فیلم هایش می آید.

بعنوان مقدمه برای توضیحِ علت وقوع اینچنین حوادثی که گاهی بروز میدهد؛ و در راستای  رفع اتهاماتی مطرح شده که برایتان سوال شده بود، در مقام وکیل مدافع میخواهم شما را با جلوه ای از ظرفیت آن فردِ به جور ناجوران متهم آشنا کنم که یک حقوقدان است و وکیل پایه یک دادگستری؛ او رییس شورایعالی انقلاب فرهنگی کشور ماست، با شعار بهبود وضع اقتصاد و دوری از افراطی گری، به نام "دولت تدبیر و امید" پا به عرصه گذاشت، نماد "کلید" و رنگ "کبود". کسی که بعنوان اولین نماینده حقوقی مردم ایران،به فیض تکلم با رییس جمهور "مودبِ" بلاد متحده و نخست وزیر "محترم" دولت بریتانیای کبیر نائل آمد. فردی که با لحاظ گفت و البته شنود های بسیارش در مراسم ویژه عموم دانشجویان،این برداشت عیان است که استقبال دردمندانه ای از انتفاد سازنده دارد. اندر افاضاتِ ظرفیت نمای ایشان همین بس که در مراسم شانزده آذر امسال در جمع پرشور کارمندان دانشگاه و مسوؤلین محترم وزارت خانه های مربوطه فرمودند:

**اگر دانشجو را نگذاشتند جایی انتقاد کند لااقل نسبت به دولت انتقاد کند.**

اینکه اتفاقات اینجا و اقدامات گاز انبری را ،بر خلاف آنچه به سمعتان رساندند، گردن همچون شخصی با اینچنین ظرفیت و کارنامه و عملکردی بیندازند و منشا این رفتار ها را از وی بدانند، دروغ محض است و اساسا غیر قابل امکان. حتی شنیده ام بعضی سایت های جاهلِ اسراییلی، (به نام ر.. نیوز، ف... نیوز و به نام ک....)برای توجیه رفتار تندرو ها ضمن ربط آنها به ایشان، تهمت زده و گفته اند : (نعوذ بالله،زبانم لال،قلمم کور،رویم به دیوار و گلاب به رویتان و ....)    

          " ادبیات رییس فرهنگ،سخیف است و عامل اصلی اینجور حوادث...."

شایعه است! به پیر ما که شما باشید،ارتباطات قلبی و فکری و... افراط گرایان با ایشان شایعه است! حتی برای اثبات این ادعای موهوم دلیل واهی آورده اند و معاندانه و بزدلانه و بی سواتانه و بی هویت و شناسنامه و عصرِ حجری وار (و....)، تهمت زده و گفته اند:" ایشان هر وقت منبری گیر می آورد خطاب به منتقدانش میگوید:

ای اقلیت کوچک افراطی! بیکار های متوهمِ دین نشناس،وی بزدل‌هایِ بی‌سوادِ بی‌‌شناسنامه‌‌‌ی عصر حجریِ تازه به دوران رسیده ی لرزان وترسو، بروید به جهنم!"

 و دلش را خنک میکند!! حتی ضمن نسبت دادن این بی ادبی ها به ایشان، تحلیل های روانشناسانه از خود در میکنند:

میگویند ایشان خیلی نگرانِ به نتیجه نرسیدن مذاکرات است و نجات اقتصاد کشور به تبعش...

میگویند کاری کرده است با داخلی ها که نه از عزت سخن بگویند و نه از نان!

میگویند خیلی وقت است که مسکّن میخورد! مسکّنی به نام "  APG1 " که مشاوران رویش نوشته اند : "هر چند وقت یکبار که اوضاع خراب بود..."

میگویند وزیر نفت جنابشان، صبحانه ها " تخم کفتر" نیمرو میکند تا نطقش باز شود و بتواند از قیمت نفت بگوید.

میگویند وزیر صنعتشان "مارلبرو" میکشد... و اولین وزیر پیشنهادی آموزش و پرورششان همراه اهل و عیال، "خوانسار" چاق میکند!

یا للعجب از اینها! که در روز روشن تهمت میزنند، شایعه می پراکنند و از عقوبتش هیچ نمیترسند.

طبق آنچه شرح ِ شرح صدر او دادم،پس دامن ریاست بلاد ما،همو که وعده احیا اخلاق در جامعه را داد، دور باد از این شوایع! و اف بر این جماعت کذاب. الحمدا... این موضوع روشن شد و دغدغه اصلی تان با ملاحظه و دقت در روشنگری های حقیر رفع خواهد شد.

لکن آن چیز مشهود و مایه تاسف، اینست که باید  چُنین حرف های منتقد له کنی جایی زده شده باشد که این بچه ها یاد گرفته باشند.... و زده شده است؛ و قطعا به عقبات فکری خودشان برمیگردد..... که متاسفانه برمیگردد (چه آنکه اینطور نسبت به منتقدینشان دقیقا بر مبنای این حرف ها واکنش نشان دادند و آنان را سیاه و کبود کرده، میخواستند به جهنم بفرستند!) و میتوان گفت بخاطر  رواج بیشتر  " افراطی گری" در بینشان است که مایه تاسف بیشتر ما و نگرانی بیشتر رییس حقوقدان ماست. البته هوشیاری مسوولان مربوطه خودشان را میطلبد تا کمی نگران ابراز "میراث داری همه بزرگی‌ها و عظمت‌های جنبش دانشجویی" اعضای تشکلشان با این بی اخلاقی ها و لنگه کفش پراکنی های نوستالژیک، باشند.

و اینکه راجع به علت این حوادث باید اعتراف کرد: نتیجه ی تاثیر  این نوع ادبیات توسط همان عقبه فکری مذکور است بر این عده.

میگویند و تخریب میکنند، شما بخوانید شخم میزنند؛ میتینگ میگذارند و سفر میروند، شما بخوانید بذر آماده میکنند؛ با نشر این ادبیات و اقدامات، انتطار فعالانه برای هجمه ی زنجیره ای هاشان، VOA و بی بی سی علیه مجلس نهم دارند؛ شما بخوانید انتطارِ هوای سرد اسفند نود و چهار و ابر های سیاه میکشند؛ و اینکه از الان پیش بینی کرده میگویند: میبارد باران بنیادین اسیدیِ مان و شما بخوانید: جبرانیِ "پیروز" نود و دو  برای "کنار گذاشته شده ی ناراضی" ... ثمرشان میدهد.

در آخر از شما میخواهم با فریادِ عملکرد تاریخی و گرانسنگ خود در "عصر حجر"، ضمن تذکر به برخی افراد در بعضی تشکل های دانشجویی، بیاموزیدشان:"دانشجوی مودب و آزاده آنست که هر آنچه از عمل کسی در نظرش ناپسند آمد، اجتناب کند و نه اینکه یاد بگیرد و عمل کند و آخرش شعار دوری از افراطی گری بدهد و نقد افراطی ها! را از سر گشاد سرنا فریاد بزند! " و به بزرگتر ها و مسوؤلینشان هشدار دهید: " سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گرفتن به پیل"

Anti  Previous Governments .1

16 آذر امسال،دانشکده فنی دانشگاه تهران

 


 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۱۱/۲۶
  • ۴۶۲ نمایش
  • مصطفی عیوضی

مقالات دانشجویی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی